GPR30

در شروع دهه­ی گذشته،یک گیرنده جفت­شده با پروتئین G متصل به غشا (GPR30) به عنوان یک پروتئین جدید متصل­شونده به استروژن شناسایی گردید(شکل1-8). GPR30 (GPER-1) دارای ساختاری است که کاملا متفاوت از ERهای کلاسیک است. این یک پروتئین غشایی اینتگرال و یک مولکول جفت­شده با پروتئینGکلاسیک است که در عناصر مختلف غشای سلولی (ازجمله غشای پلاسما و شبکه اندوپلاسمی) وجوددارد. GPR30 از طریق فعال­کردن آدنیلات سیکلاز موجب رها شدن مولکول­های متصل به غشای EGF می­شود. فعالیتGPR30در سیستم­های مختلف از جمله اندام­های تولیدمثلی (،اندومتریوم،بیضه وتخمدان)، غده تیروئید،سیستم عصبی مرکزی و سیستم قلبی­عروقی گزارش شده­است(Nilsson et al.,2011).

مولکول­های گیرنده جدید

علاوه بر مولکول­هایی که در بالا به آن­ها اشاره شد،شواهدی وجوددارند که نشان می­دهند سایر جایگاه­های غشایی برای اتصال استروژن وجوددارند. شواهد مبتنی هستند بر: (i) یافته­های داروشناسی نشان می­دهند که برخی تاثیرات سریع E2 توسط آنتاگونیست­های ER مهارنمی­شوند.درواقع، آنتاگونیست­هایER،آگونیست­هایGPR30یاERα36هستندFilardo&Thomas.,2012)).بهرحال،آن­ها هیچ تاثیری روی برخی حرکات یونی و آبشار های پیام­رسانی وابسته به E2 ندارند،حاکی از این­که واکنش­های دیگری با مولکول­های دیگر رخ می­دهند. (ii) استفاده از آنالوگ­های نفوذناپذیر غشای پلاسماییE2 (E2یی که به صورت کووالانت به ماکرومولکول­های پروتئین مثل BSA یا به دندریمر های پلی­ساکاریدی وصل شده­است) Harrington et al.,2006)) تاثیرات سریعی را تحریک می­کند و باعث القای تاثیرات رونویسی می­شود که با آن­هایی که بهERα هسته­ای نسبت داده­می­شوند فرق دارند. (iii) درآخر، تعداد کمی از گزارشات هستند که به وجود یک پروتئین ناشناخته حکایت دارندکه از طریق affinity کروماتوگرافی و اتصال E2 در غشاهای سلول­های واکنش­دهنده با E2 شناسایی شده­اند،که تا حدودی توسط آنتی­بادی­هایERα هم شناسایی می­شوند. متاسفانه،تا وقتی که این مولکول جدید به طور جامع شناسایی نگردد نمی­توان نتیجه­ی قطعی گرفت. این یافته­ها حاکی از آن هستند که احتمالا علاوه بر فرم­های گیرنده شناسایی­شده،مولکول­های دیگری هم هستند که می­توانند واسطه­ی برخی تاثیرات E2 باشند،که ترجیحا در غشای پلاسمایی عمل میکنند. این حقیقت که درxenograftهای سرطان ،مولکول­های دیگری که با آنتی­بادی­های ER واکنش می­دهند شناسایی شده­اند یافته­ی فوق را تقویت می­کند واین پیشنهادرا مطرح می کندکه درطول تکامل سرطان،ERها تنظیم پیچیده­تری دارندPiccart et al.,1998)).

1-16-پیام رسانی استروژن

1-16-1-پیام رسانی هسته­ای: نقش هم­تنظیم­کننده­ها و شاتل گیرنده

موقعیت اصلی ERها( ERα و ER β) درون هسته است. هرچند بعد از اتصال به لیگاند و در اثر نقشی که به عنوان یک تغییردهنده­ی رونویسی ایفامی­کنند،پراکنش هسته­ای تغییر می­کند: در یک وضعیت بدون لیگاند،گیرنده به صورت یکنواخت درون ماتریکس هسته پراکندگی دارد ولی، بعد از واکنش با E2،ERها یک الگوی نقطه­نقطه می­گیرند،که خاص واکنش با عناصر هسته­ای ویژه است.به علاوه،شاتلینگ ثابت گیرنده بین سیتوپلاسم و هسته رخ می­دهد،درحالی­که اتصال آگونیست­ها و آنتاگونیست­ها موجب تغییر این فرایند دینامیک می­شود. ورود ERها به هسته توسط اتصال آن­ها به پروتئین­های خاص، تسهیل انتقال آن­ها از طریق ترتیبی از آمینواسیدهای بازی (PKKKRK یا در مورد ERها، KRSKK) که پیام­های موقعیت هسته­ای[1] نام دارند تنظیم می­شود.ERها حداقل سه تا از چنین توالی­ها  را دارند، که اتصال آن­ها به پروتئین­های حامل و ورود به هسته را تضمین می­کند. درمقابل،ERها فاقد پیام خروج از هسته [2] که غنی از لوسین است هستند، ولی توالی­هایی دارند که همولوژی محدودی به آن­ها دارند.به علاوه، ERها می­توانند با پروتئین­های دیگری که حامل NESها هستند واکنش دهند، و به عنوان کمپلکس­های پروتئین-پروتئین به سیتپلاسم واردشوند. درنتیجه، موقعیت ERها در سلول یک فرایند پویا است که شامل چرخه­های پیوسته­ی شاتل هسته– سیتوپلاسم است. هم چنین، بعد از واکنش ER – DNA و یا فسفریلاسیون، مولکول­های گیرنده پلی­یوبی­کوئیتینه می­شوند،از DNA جدامی­گردند و موقتا در ماتریکس هسته انباشته می­شوند تا بعدا دراثر عملکرد پروتئازوم 26S تجزیه شوندKampa et al.,2013)).

درهسته،ERهایی که توسط لیگاند یا فسفریله­شدن فعال­شده­اند، به توالی­هایDNA ویژه­ای که عناصر پاسخ استروژن نام دارند متصل می­شوند،تا رونویسی از ژن­های پاسخگو به استروژن تغییر کند،یا این که از طریق واکنش­های پروتئین– پروتئین با سایر فاکتورهای رونویسی واکنش می­دهند تا ژن­های بدون EREها را تنظیم کنند. واکنش ER با پروتئین­های هم­تنظیم­کننده (هم­فعال­کننده­ها یا هم­مهارکننده­ها) موجب تقویت یا تضعیف این اتصال می­شود. اتصال به هم­فعال­کننده و فعالیت برای منطقه­ی AF2ی ER بخوبی شنا خته شده­است. شایان ذکراست که این پروتئین­های هم­تنظیم­کننده دارای موتیف خاص LxxLL هستند و با تغییر شکل­فضایی به ERهای لیگانددار(یا فسفریله) متصل­شده و آن­ها را فعال می­کنند. هم چنین یک پلاتفورم (P295-T311) بین منطقه لولا(D) و دومین اتصال به لیگاند (E/F) ERα که درمیان همه گیرنده های رده­ی NR3 حفاظت­شده­است فعالانه در اتصال به هم­تنظیم­کننده و تغییر فعالیت گیرنده نقش دارد. درمقابل،AF1، یک منطقه متصل­شونده به هم­تنظیم­کننده­ی مستقل از لیگاند است که چندان مطالعه نشده­است. پیشنهادشده­است که دومین­های مختلف این منطقه ( آمینواسیدهای 1 تا 62، 80 تا 113، و 118 تا 149) پلاتفورم فعال این عملکرد را نشان می­دهند، درحالی­که واکنش AF1 و AF2 می­تواند رخ بدهد. در سال­های اخیر، تحقیقات وسیع با دیدگاه شناسایی، تغییر یا سنتز جدید پپتیدهای هم­تنظیم­کننده­ی ER با یک الگوی درمانی،بخصوص در بروز مقاومت بیماران سرطانی () به درمان اندوکرینی انجام شده­اند. این قبیل پپتیدها ها ” تعدیل­کننده­های گیرنده استروژن پپتیدومیمتیک”[3] یا مهارکننده­های اتصال هم­فعال­کننده”[4] نام دارندKampa et al.,2013)).

Nuclear  Localization Signals(NLS)1

Nuclear Export Signal(NES)2

Peptidomimetic Estrogen Receptor Modulators(PERM) 1

2Coactivator Binding Inhibitors(CBI)

 

لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:

بررسی میزان بیان ژن گیرنده استروژن آلفا در ن مبتلا به سرطان سینه


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : اتصال ,گیرنده ,واکنش ,پروتئین ,استروژن ,هسته ,سرطان سینه ,پروتئین­های هم­تنظیم­کننده ,گیرنده استروژن ,پایان نامه ,اتصال آن­ها
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجله اینترنتی برمو معرفی شهربازی ها و اماکن تفریحی ایران بذريونجه خرید کادو در اصفهان | کادو چی بخرم سرطان ها دست نوشته های روغن دار مهندس طراح و برنامه نویس وب